اولین قدم را که میگذارم و وارد میشوم، تفاوت را احساس میکنم حتی با یک وجب قبلش...
اینجا همہ چیز برایم مفهوم دیگری دارد، فرق میکند...
اینجا بهشت روے زمین است... و بالاترین درجہ این بهشت براے من جایے است کہ از هیچ کس نام و نشانے باقی نمانده و همہ یکساناند...
گویی همہ گم شدهاند تا من و تو پیدا شویم...
قطعہ ۴۴ را میگویم...
نمیتوانم اینجا را با قبرستان مقایسه کنم...
سکوت قبرستان مرا بہ وحشت میاندازد و اینجا آرامم میکند...
مگر سکوت با سکوت فرق میکند؟؟
پاسخی برای سوالاتم ندارم، فقط این را میدانم که:
رشتہای بر گردنم افکنده دوست..
میکشد هرجا کہ خاطر خواه اوست...