پرده بردار ز رخ چهره گشا ناز بس است
عاشق سوخته را دیدن رویت هوس است
دست از دامنت ای دوست نخواهم برداشت
تامن دل شده را یک رمق ویک نفس است
امام خمینی
دل من
مال خودم نیست ؛کفیلی دارد ...
عشق در مکتب ما شرح طویلی دارد...
کوچ کرده
خبری داده که بر می گردد...
او که در گوشه این دهکده
ایلی دارد...
اه ...
ای منتظران فرجش بر خیزید...
بی گمان این همه تاخیر
دلیلی دارد...!!!
دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم
از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که میزنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بیتابیمکی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچکمان؟
و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم