یک روز مثل همیشه سفره را پهن کردیم و با هم مشغول غذا خوردن شدیم که از من پرسید:"چه خبر؟" من هم شروع کردم به صحبت از رفتنم به منزل یکی از اقوام و خریدهایشان. یک مرتبه دیدم بین حرفهای من بلند شد و با حالت خاصی از من پرسید:"چیزی کم آورده ام؟" گفتم:"نه، اتفاقا زیاد هم هست" بعد نگاهی به سفره انداخت و با نرمی خاصی گفت:"شما بهتر از من میدونی که غیبت کردن ، یعنی خوردن گوشت مرده برادر. دوست داری همچین گوشتی سر سفره مون باشه؟"
سردار شهید محمد حسن فایده