قرار بیقراری

تا لحظه ای که راهی شش گوشه میشویم
شبهای جمعه پیش شهیدان قرار ماست

شعر از حسین صیامی

برایم دعا کنید

ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم

می رود تا انتقام سیلی مادر بگیرد

می رود تا که برای پیکری بی سر بمیرد ..

آرزو

و راضی است و نکو باشد هرچه از تو رسد

پلاک .. یا که سرت ... یا که استخوان تنت را

بی نشان

هیچ شنیده ای که مرغی اسیر قفس را هم با خود ببرد ؟!

شهید آوینی

بیت المال

گردان پشت میدون مین زمین گیر شد ...
چند نفر رفتن معبر باز کنن ، 15 ساله بود...

چند قدم که رفت ، برگشت .
گفتند ترسیده !
پوتین هاشو داد به یکی از بچه ها و گفت :
 " تازه از گردان گرفتم ... حیفه ! بیت الماله !! "
و پا برهنه رفت ......

خوش دارم هیچ کس مرا نشناسد ...

گمنامی برای شهرت پرست­ها دردآور است،اگرنه همه اجرها در گمنامی است؛تاآنجا که فرموده­ اند:آنگونه در راه خدا انفاق کن که آن دست دیگرت هم با خبر نشود...
شهید آوینی

دعای مادر شهید

سلام
گزارش کار این هفته فدک:
امروز به لطف خدا و همت دوستان تونستیم ترمیم رنگ مزار شهدا رو ادامه بدیم.
فقط یه چیزی میگم:
بچه ها خوش به حالتون . . .
کاش اشکهای مادر شهید رو میدید وقتی براتون دعا میکرد . . .  . . . همین!
بچه ها شک نکنید خوب جایی رو انتخاب کردید....البته انتخاب که نه ، دعـوت شدید.
 ما تا آخـــر ایــستاده ایـــم 
یـا علـی مـدد

به یاد شهدای گمنام

خیلی گشته بودیم ، نه پلاکی ، نه کارتی ، چیزی همراهش نبود . لباس فرم سپاه به تنش بود . چیزی شبیه دکمه پیراهن در جیبش نظرم را جلب کرد . خوب که دقت کردم دیدم یک نگین عقیق است که انگار جمله ای رویش حک شده . خاک و گلهارا پاک کردم . دیگر نیازی نبود دنبال پلاکش بگردیم . روی عقیق نوشته بود : به یاد شهدای گمنام !

رهـبرم . . .

رهبرم ، میدانم که در حسرت یاران گذشته ات هستی ، که هر وقت دلت می گیرد ، به آنها سری میزنی ، قدمی در میان قبورشان میزنی و همیشه به دنبال رنگ و بویی از آنها هستی...
اما رهبرم هر چند که شاید شعری بیش نباشد ولی از اعماق جانمان میگوییم که " از تو به یک اشارت ، از ما به سر دویدن ...
http://instagram.com/fadak_gomnam44
http://fadakgomnam.blog.ir/
فدک تکه ای از بهشت
فدک منتظر حضور شماست . . .
پنج شنبه ها/ازساعت 11تا18/قطعه44

نذر کردم . . .

به گمانم که دگر پیر غلامی رویاست
عهد بستم که محرم ز غمت جان بدهم...

هزار هفته . . .

شنیده مادر تو باز بوی پیرهنت را
کشیده است به کوچه نقوش آمدنت را
هزار هفته نشسته به انتظار تو شاید
بیاورند برایش نشانی از بدنت را
و راضی است و نکو باشد هر چه از تو رسد
پلاک یا که سرت یا که استخوان تنت را 
از آن زمان که شنید او شد آب شمع وجودش
شنید و تاب نیاورد شرح سوختنت را
خریده بود زمانی لباس بخت برایت
کنون گرفته به آغوش اشک خود کفنت را
ببین چگونه کشیده به چشم خاک قدومت
بلند شو و بزن بوسه پای شیر زنت را
شعر: یکی از خادمان فدک

بهار عشاق

فدک رسیدن فصل بهار عاشق هاست

فدک عیار زمین اعتبار عاشق هاست

نه این که عادت هر پنجشنبه شب باشد . . .

فدک قرار من و تو کنار عاشق هاست!

شهدا

اومد جلو سلام و احوالپرسی کرد

بهش گفتم مگه تو کلاس نداشتی؟! تو که قرار نبود امروز بیایی! ، چی شد اومدی؟!

با بغض گفت: نمیدونم چی شد که رسیدم اینجا...

سوار ماشین شدم و به سمت دانشگاه حرکت کردم که نمیدونم چی شد یهویی رسیدم جلوی بهشت زهرا (س)

خوش به سعادتش که شهدا مسیر حرکتشو عوض کردن...

شهدا؟!

میشه مسیر مارو هم عوض کنید؟

شهــدا؟!

شهدا؟

فدک

پنج شنبه ها ، گلزار شهدا ، قطعه 24

فدک تکه ای از بهشت 

منتظرتون هستیم

برای عضویت در سامانه پیامکی، عدد 13 را به همراه نام و نام خانوادگی به شماره 30004980145211 ارسال نمایید. همچنین برای دریافت اطلاعات بیشتر، با شماره 09386684442 تماس حاصل نمایید.

فیسبوک +