فدک
فدک تکه ای از بهشت
« قدمی کوچک برای خدمت به شهدای گمنام »
وعــده مـا ، پنجشنبــه‌ها از ساعت 14 الی 18
خواهران قطعه 44 و برادران قطعه 50 بهشـت زهـرا (س)...
برای عضویت در سامانه پیامکی، عدد 13 را به همراه نام و نام خانوادگی به شماره
30004980145211 ارسال نمایید.
گروه فرهنگی خادمین شهدای گمنـام- فــدک
طبقه بندی موضوعی
-
شهدا
(۹۶) -
فدک
(۵۹) -
رهسپاریم تا ولایت
(۱۳) -
دلنوشته
(۲۱) -
فدک اهواز
(۶) -
طرح ملی خادمین شهدا
(۲۷) -
فدک اصفهان
(۵) -
فدک بوشهر
(۲) -
فدک آمل
(۱)
بایگانی
- خرداد ۱۳۹۴ (۴۹)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۱۱۰)
- فروردين ۱۳۹۴ (۲۴)
- اسفند ۱۳۹۳ (۱۱)
- بهمن ۱۳۹۳ (۲۵)
- دی ۱۳۹۳ (۲۴)
- آذر ۱۳۹۳ (۲۵)
- آبان ۱۳۹۳ (۶)
- مهر ۱۳۹۳ (۸)
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
شبی که قرار است, قرار بگیرد دل ناآرام زمین...
شبی که وعده داده پیامبر رحمت, نمازش سر بزنگاه صراط, بگیرد دستهامان را....
مبارک باشد و پر از نیکی لیلة الرغائبتان...
به سقوط خرمشهر چیزی نمانده بود. بهنام می‌رفت شناسایی. چند بار او را گرفته بودند، اما هر بار زده بود زیر گریه و گفته بود: «دنبال مامانم می‌گردم، گمش کردم.» عراقی‌ها هم ولش می‌کردند. فکر نمی‌کردند که بچه سیزده ساله برود شناسایی! شهید دانش آموز بهنام محمدی
کتاب دوران طلایی - خاطرات دوران نوجوانی شهدا
من هر وقت در خیابان عکس های شهدا را می بینم،
می ایستم و سلام می کنم!!!!
اگر یک عکس باشد می گویم:
"السلام علیک یا ولی الله"
و اگر چند عکس باشد می گویم:
"السلام علیکم یا اولیاء الله"
(علامه حسن زاده آملی)
منتظرند... سنگهایی که تمام هفته را زیر آفتاب مینشینند به امید آبی که تو هر هفته رویشان میریزی...
وعده ما پنجشنبه ها
قطعه ۴۴ از ساعت 14 الی 18
«سپاه پاسداران نور چشم و عضو اصلی انقلاب است، چرا که از بطن انقلاب روییده، رشد کرده و رو به کمال است.»
مقام معظم رهبری و فرماندهی معظم کل قوا
نه همی جای تو در سامره تنها باشد
که به دلهای محبان تو جای تو بود
دیده گریان نشود روز جزا در محشر
هر که گریان به جهان بهر عزای تو بود
شهادت جانسوز امام هادی(ع) تسلیت باد
دستم را به پرچمت میگیرم, شبیه رزمنده ها که دلشان گرم بود به سربند یازهرا...
گرمای دست مادر آب میکند یخ دنیا را...
کنار هر که بنشینی بوی او را میگیری...
چند ماهی هست که نشسته ایم کنار افلاکیان, به این امید که آسمانی های سراسر میهن سرافرازمان, پنجشنبه بگیرند دستهایی را که به سمتشان دراز شده...
با ما همراه باشید در طرح ملی خادمین شهدا_فدک
هر چند جنگ را ندیده بود اما سخن از جبهه، آتش به دلش می افکند. بوی عطر شهادت را از پیکرهای تکیده ی شهدا می گرفت و راه بهشت شهدا را یافته بود و گله از ماندش داشت، اشک هایش مرحم زخم های شهیدان بود.
-----------------------------------------------------------------
شهید سید امیر تشت زرین،در مردادماه سال 75، در سن 24 سالگی، در منطقه عملیاتی والفجر یک (فکه ) ندای «ارجعی الی ربک » را لبیک گفت و به افلاکیان پیوست.
مادرم کرده سفارش که بگو اول ماه :
باَبی اَنت وَ اُمی یا ابا عبدالله ...
همراه برادرش رفته بود به سپاه مهاباد.براساس نیاز، شده بود معلم تربیتی در یکی از مناطق محروم شهر.
آرزویش این بود که شبیه استادش، شهید مطهری به شهادت برسد.خیلی زود به آرزویش رسید.
------------------------------------------------------------------
شهیده نسرین افضل، درتیرماه سال 61، در سن 23سالگی به دست منافقین کوردل به شهادت رسید.
بیا که مژده رحمت رسید و خواند سروش
سرود تهنیت خسرو خجسته نسب
هلال ماه رجب شد چو از افق پیدا
در آمد آن مَه من با هزار وجد و طرب
ز برج علم، درخشان ستاره‌ای بدمید
که مِهر و مَه ز فروغش به حیرت‌اند و عجب...
سلام ای ماه مهربانی
میبینی, من و تو تنهاییم
رجبیون آنها بودند که خونشان زمین را رنگین ساخته...
من اما...
میشود دستم را بگیری؟ تا در پاسخ أین الرجبیون تو من هم حر فی داشته باشم برایت؟
دستم را بگیر, ماه خوب خدا...
برادر عبدالله = صدا زدن رزمنده ای که اسمشو نیدونستند
تجدیدی = مجروح شدن و بشهادت نرسیدن
حلوا خور = کسی که هرگز شهید نمیشود و از همه عملیاتها سالم برمیگردد
بی ترمز = بسیجی ، عاشق خاکریز اول (حکایت از شجاعت و به کام خطر رفتن)
**شادی روح امام و شهدا صلوات**
شهید مدافع حرم
سید احسان حاجی حاتملو از رزمندگان «تیپ ۴۵ جوادالائمه (ع)» (گرگان) بود که مدتی پیش به صفوف مدافعان حرم بانوی مقاومت، «حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)» پیوست و روز جمعه 17 بهمن سال 92 در نبرد با تروریست‌های تکفیری در سوریه، بال در بال ملائک گشود. پیکر پاک این شهید، یکشنبه 19 بهمن، در گرگان به خاک سپرده شد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
عبادت هفتاد جزء است . بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب روزی حلال است.
الکافی،جلد5، ص78
------------------------------------------------------------------
بحث تقسیم اراضی که پیش آمد، عبدالحسین گفت:"دیگه این روستا جای زندگی نیست، آب و زمین رو به زور گرفتن و میخوان بین مردم تقسیم کنند،بدتر اینکه سهم چندتا بچه یتیم هم قاطی اینهاست."
رفتیم مشهد؛ خانه یکی از اهالی که خالی بود.موقتا همانجا ساکن شدیم. مانده بود کار. دوماه شاگرد سبزی فروشی شد و پانزده روز شاگرد لبنیاتی؛اما سر هیچکدام دوام نیاورد. می گفت:"سبزی فروشه که سبزی ها رو خیس میکنه تا سنگین تر بشه،لبنیاتیه هم جنس خوب و بد رو قاطی می کنه و غش و کمفروشی داره. از همه بدتر اینکه میخوان منم مثل خودشون بشم."
بعد از آن یک بیل و کلنگ برداشت و رفت سرگذر.بعد از سه، چهار روز یک بنا پیدا شده بود که عبدالحسین را با خودش ببرد.جان کندن داشت، مزدش هم روزی ده تومن بود ولی به قول عبدالحسین"هیچ طوری نیست، نون زحمت کشی نون پاک و حلالیه، خیلی بهتر از اون دوتاست."
شهید عبدالحسین برونسی- کتاب خاک های نرم کوشک،ص 24 تا 26
حالا 35 سال میگذرد از پیام تاریخی امام خمینی (ره):
"روز چهارشنبه 29 فروردین روز ارتش اعلام مىشود. ارتش محترم در این روز در شهرستانهاى بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتیبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ایران و حضور خود را براى فداکارى در راه استقلال و حفظ مرزهاى کشور اعلام نمایند.
ملت ایران موظفند از ارتش اسلامى استقبال کنند و احترام برادرانه از آنان نمایند. اکنون ارتش در خدمت ملت و اسلام است و ارتش اسلامى است، و ملت شریف لازم است آن را به این سِمت رسماً بشناسند و پشتیبانى خود را از آن اعلام نمایند. اکنون مخالفت با ارتش اسلامى که حافظ استقلال و نگهبان مرزهاى آن است جایز نیست. ما و شما و ارتش، برادرانه باید براى حفظ و امنیت کشورمان کوشش کنیم و به شرارت اشرار و اختلال مفسدان خاتمه دهیم"
الحق که تو از سلاله ی فاطمـه ای
با خنده ی خود به درد ما خاتمه ای
زیباتر از این نام ندیدم به جـــــــهان
سید علـــــی حسینــی خامنه ای
** زادروزتان مبارک آقا جان ...
سایه تان مستدام**
