چه زود میگذرد از بس شیرین است، انگار همین دیروز بود اما حالا 5 ماه از حضورمان در فدک میگذرد...
این هفته هم به عهد خود پایبند بودیم و برای خاکی شدن و پاک شدن به بهشت رفتیم...
آقایان برای غبارروبی به قطعه 28 رفتند و با همتشان قبور شهدا، برای ترمیم رنگ آماده سازی شد...
گلهای قطعه 44 نیز به همت بانوان آبیاری شدند و همچنین غبار غربت را از شهدای گمنام برگرفتند...
مادر شهیدی که طی چند هفته از دور شاهد فعالیت فدکیها بودند، داوطلبانه به جمع بانوان فدکی آمدند و از شهیدشان گفتند و از فعالیت فدکیها ابراز خوشحالی و برای موفقیتشان دعا کردند...
همچنین جلسهای در خصوص فعالیت کارگروههای فدک برگزار شد که در پی آن مراسم پرفیض زیارت عاشورا به همراه مداحی با معنویت ویژهای برگزار شد...
جای خوشحالی ست که این هفته هنرمند عزیز آقای قاسم عوض بیگی در جمع فدکیها حاضر شدند و دوستان جدیدی نیز به فدک پیوستند که ان شاءالله با شهدا مأجور باشند...
آزادی بیان دارند، البته با ادبیات خاص خودشان! آزادی بیان و حقوق بشر، حیف و میل میشوند اگر کسی نگاه چپ کند به عاملان!
پیامبری را به سخره میگیرند که پیروانش، از فرط رأفت، حتی تاب سر بریدن خروسی را نداشتند. همین قلبهای رقیق، پر پر زدن رفقا را در آغوششان به تماشا مینشستند، اما محض دفاع از انقلابی که اصلا بوجود آمد برای احیای دین خاتم، پناه میبردند به خدا و چنگ میزدند به دامان همین مرد رحمة للعالمین.
و حالا، حق یک میلیارد و اندی مسلمان نیست که به خروش آیند؟ میشود ساکت بود؟
دنیا باید بداند مسلمان، سکوت نمیکند، غیور است!
اگر دیروز خون داد، امروز هم ابایی نیست! باید بشناسد خط قرمزها را!
تجمع کردند، تا دنیا پنبهها را از گوشش بیرون بیاورد. تا بداند داعش هیچ ربطی به اسلام ندارد و اصلا امت اسلام، خود زخمی تروریسم جهانیست!
تا دولت فرانسه بداند چه داغی بر دل پیروان محمد (ص) گذاشته است... تهران بشود یک تکه از این اقیانوس خروشان و خادمان فدکی شهدا هم، یک قطره. حل شوند در این موج غیرت. قدمهایشان همراه مردم حاضر در تجمع، که فریاد بکشند عاشق محمد (ص) ند و بیزار از معاندانش..