فدک

فدک تکه ای از بهشت

فدک

فدک تکه ای از بهشت

فدک

« قدمی کوچک برای خدمت به شهدای گمنام »
وعــده مـا ، پنجشنبــه‌ها از ساعت 14 الی 18
خواهران قطعه 44 و برادران قطعه 50 بهشـت زهـرا (س)...

برای عضویت در سامانه پیامکی، عدد 13 را به همراه نام و نام خانوادگی به شماره
30004980145211 ارسال نمایید.

گروه فرهنگی خادمین شهدای گمنـام- فــدک

۵۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گلزار شهدا» ثبت شده است

اینجا زمین است.

 صدای ما آیا به اوج آسمان آنجا که تو هستی، می رسد؟


فدک قطعه ای از بهشت

می آییم...

مانند تمام هفته های گذشته...

اما اینبار به نیت آنکه واسطه شوید در محضر خداوند تا پایان قصه مان را سرخ بنویسد, شبیه شما...

وعده ما فردا, از ساعت ۱۴ الی ۱۸

خواهران قطعه ۴۴ 

برادران قطعه ۵۰


فدک قطعه ای از بهشت

راه‎"‎شهادت‎"‎تقلید‎ ‎از‎ ‎شهدا نیست!

مثلأ نمازشب بخوانیم بعد فکر کنیم شهید می شویم! اگر این باشد از غافلانیم!

"شهادت راه و رمزش عشق به خداست..."

صحیفه امام(ره)


فدک قطعه ای از بهشت

توصیه می‌کنم شما را به پیروی از امام و کوتاهی نکردن اجرای فرامین آن بزرگوار. سعی کنید که اعتقادات خود را در اصول و فروع قوی سازید تا در سختی ها نلغزید.
گوشه ای از وصیت نامه شهید طلبه احمد امینی


فدک قطعه ای از بهشت

*بهترین سلمانی ها

اعضای گروهک کومله را می گویند؛ چون از شدت قساوت و ی رحمی سر از بدن مخالفین خود جدا می کنند.

**بیت الحال

 کنایه از آن که کسی با وسایل بیت المال, حال می کند.

***پا لگد کن

نماز شب خوان. چون بچه ها معمولا در تاریکی مطلق برای اقامه نماز شب برمی خیزند، برای بیرون آمدن از سنگر یا چادر، بناچار پای بعضی از دوستان را نادیده لگد می کردند.

****حال و حول کردن

زیاد در نماز استغاثه کردن. اصطلاحا به کسانی می گویند که نهایت بهره برداری در مناجات می کنند.


فدک قطعه ای از بهشت

َالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ یصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ یعْلَمُونَ(آل عمران/135)

و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا می‌افتند؛ و برای گناهان خود، طلب آمرزش می‌کنند -و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟- و بر گناه، اصرار نمی‌ورزند، با اینکه می‌دانند.


فدک قطعه ای از بهشت

رفته بودی که گمنام بمانی, رفته بودی که هیچ شوی, حالا اما برگشته ای لابد که سنگ صبور ما باشی...

ای رفیق روزهای سخت روح الله 



فدک قطعه ای از بهشت

امام کاظم - علیه السلام - فرمود:

چون به اطفال وعده‌ای دادید وفا کنید (و تخلف ننمائید)، زیرا کودکان گمان می‌کنند شما رازق آن‌ها هستید. خداوند برای هیچ چیز به قدر تجاوز به حقوق زنان و کودکان غضب نمی‌کند.
. «کافی، ج ۶، ص ۵۰»


*وعده دیدار پنج‌شنبه آخر سال در جوار گمنام‌های پر آوازه‌مان *


فدک قطعه ای از بهشت

معجزه یعنی خرق عادت، یعنی کاری خلاف عادت‌های معمول و همیشگی. 


این هفته سنگ‌های سپید فدک، شاهد معجزه‌ای بودند از جنس دلتنگی... 


این هفته آشناهای قدیم و دوستان جدید در کنار هم غبار فراموشی را تکاندند از دل‌هاشان و آبیاری کردند جوانه‌های عشق را در دل‌هاشان. 


کاش می‌شد اینهمه دلتنگی را، هر روز و هر ساعت به رگ‌های اندیشه‌مان تزریق می‌کردیم... 


این هفته هم پای قرارمان بودیم. 


ای سید و مولای ما، کاش نگاهت بیفتد به این قطعه بهشتی... 


در انتظار آفتاب، در این شب‌های تاریک، با نور این ستاره‌ها راه را پیدا می‌کنیم، دعا کنید برای استقامتمان‌ای آیه نور


بچه و مادرش در فدک

فدک قطعه ای از بهشت

در نظر داریم در پنجشنبه آخر سال بر مزار هر شهید گمنام سبزه‌ای به نشانه رنگ سبز انتظار بگذاریم.
هرکدوم از دوستان تمایل به مشارکت دارد، از همین حالا اعلام و اقدام کند.


=================================


سهم هر کدوم از فدکی‌ها دو عدد سبزه کوچیک. 


=================================


ان شاءالله ۲۸ اسفند ماه / پنج شنبه آخر سال/ قطعه ۴۴


فدک قطعه ای از بهشت

تاریخ بدون قلب مورد تقلب قرار می‌گیرد و شهید قلب تاریخ است، زنده و تپنده... 


این قلب همیشه می‌تپد، قلب تپنده‌ای که عالم را زنده نگه می‌دارد...

 «سلام بر او، آن روز که تولد یافت، و آن روز که می‌میرد و آن روز که زنده و برانگیخته می‌شود.»


* سوره مریم آیه ۱۵ *



فدک قطعه ای از بهشت

آن مرد ها که در دل عالم یگانه اند
از امتداد خون "زنی" جاودانه اند . . .

از خاک چادرش همه صد کام می کشند
از کوچه ای اسیر تب گرم جاده اند . . .

در ذهن ماست که همه دم ایستاده اند
اما کنار حضرت زهرا (س) فتاده اند. . .


فدک قطعه ای از بهشت

از بنیاد ساکی دست‌شان رسید، لباس بود، وسایل بود، اما این‌ها جای خالی پسر را پر نمی‌کند...


لباس‌ها پاره بودند... مادر دوخت‌شان، مثل دیده‌هایش که به در می‌دوخت...


مادر با چشمان باز رفت... پدر هم اکنون تَکیده... قامتش خمیده... صورتش چروک شده... چشمانش اما مثل سابقند... هم‌چنان خیره و منتظر... عکس روی تاقچه سال‌هاست یاد آور این واژه هست برایم: «انتظار»... واژه‌ای عمیق درعین سادگی...


«انتظار» را اگر خواستی معنا کنی به دایره المعارف یعقوب‌هایی مراجعه کن که دیده‌شان بسته شد اما به دیدار یوسف‌شان روشن نشد. این چند هفته را که به «فدک» می‌آیـم، هر بار که آبی بر مزاری می‌ریزم، چیزی هم در درونم فرو می‌ریزد و می‌گویم نکند «مرتضای» گمشدهٔ ما باشی...


شهید مرتضی کتابی
تاریخ شهادت: ۲۴ فروردین ۶۲
شرهانی عملیات والفجر ۱





فدک قطعه ای از بهشت

به لطف شهدا اولین گردهمایی خانواده های اعضای گروه خادمین شهدا- فدک برگزار شد.


فدک قطعه ای از بهشت

اولین قدم را که می‌گذارم و وارد می‌شوم، تفاوت را احساس می‌کنم حتی با یک وجب قبلش...


اینجا همہ چیز برایم مفهوم دیگری دارد، فرق می‌کند...


اینجا بهشت روے زمین است... و بالا‌ترین درجہ این بهشت براے من جایے است کہ از هیچ کس نام و نشانے باقی نمانده و همہ یکسان‌اند...


گویی همہ گم شده‌اند تا من و تو پیدا شویم...


قطعہ ۴۴ را می‌گویم...


نمی‌توانم اینجا را با قبرستان مقایسه کنم...


سکوت قبرستان مرا بہ وحشت می‌اندازد و اینجا آرامم می‌کند...


مگر سکوت با سکوت فرق می‌کند؟؟


پاسخی برای سوالاتم ندارم، فقط این را می‌دانم که:


رشتہ‌ای بر گردنم افکنده دوست..
می‌کشد هرجا کہ خاطر خواه اوست...


فدک قطعه ای از بهشت

خورشید پنجشنبه که غروب می‌کند، چیزی در دلم فرو می‌ریزد...


انگار دست‌هایی آلودگی‌هایم را پاک کرده‌اند و من طاهر شده‌ام، ترس دارد شروع دوباره...


من هر پنجشنبه را به شوق اینکه بهتر شروع خواهم کرد‌، آغاز می‌کنم...


امروز هم در میانه غبارروبی این سنگ‌ها، وقت آبیاری گل‌ها، هنگام پررنگ کردن نوشته‌های روی مزارتان، حتی موقع خواندن زیارت عاشورا، تمام اندیشه‌ام این بود که چقدر همه‌مان پاک‌تر شده‌ایم درست مثل این سنگ‌های سپید...


گزارش کار امروزمان، پاک کردن دل‌هامان است که کاش تا هفته بعد، غبار غفلت نپوشانده باشدش...




فدک قطعه ای از بهشت

آرام در این کوچه‌ها قدم میزنی، بالاسر هر مزار مکثی می‌کنی، چیزی زیر لب می‌خوانی، لابد زیارت عاشورایی آیه قرآنی....


هرچند دقیقه یک‌بار می‌نشینی روی یکی از همین نیمکت‌های سنگی، دست می‌گذاری روی پهلویت و دوباره بلند می‌شوی و قدم می‌زنی....


آب می‌ریزی روی مزارها و پای گل‌ها و با نگاهت آب می‌کنی این سنگ‌های سفید را...


دارم خیال می‌کنم تو را ای بانوی بی‌نشانه که سر می‌زنی به تمام بی‌نشان‌ها مبادا تنها باشند...




فدک قطعه ای از بهشت

این هفته بچه‌های فدک دعوت شده بودند به نیم نگاهی تفکر از جنس عمار...


این هفته چشم‌هامان میزبان تصویرهایی بود که دغدغه را فریاد می‌کردند...


اگر خواستی حتی یکی از مستندهای کوتاه عمار را ببینی، در پس زمینه ذهنت، شکوه راهپیمایی ۲۲ بهمن را نگه دار...


در چشمهات هم عکس سنگ مزار شهید گمنام باشد و در گلوت بغضی برای این همه خون؛ راستش را که بخواهی، پخش فیلم‌های عمار بهترین اتفاق این هفته بود و پخش مستند زهرای بابا، بهترین بخش این اتفاق.


هنوز با خودم فکر می‌کنم، این همه خون ریخته برای آبیاری ذهن‌هامان را چطور پاسخ می‌دهیم اگر با دست دوستی به تبر داده باشبم؟


اگر اشک کاسه چشمت را پر کرد، اگر دلت لحظه‌ای لرزید، یادت نرود حتی همین مجال برای گریه را مدیون این خون‌ها هستیم.


از شما چه پنهان، زیارتعاشورامان را زیر باران خواندیم و در دلمان زمزمه کردیم «با توام آی حضرت باران، ظهر روز دهم کجا بودی؟»


جای همه‌تان خالی، این هفته بیشتر اندیشیدیم به برکت نگاه‌هایی که هنوز که هنوز است غروب‌های پنجشنبه بدرقه‌مان می‌کنند...




فدک قطعه ای از بهشت

می‌خواستم برایت بنویسم که وعده‌مان ۲۲ بهمن است در میان جمعیت...


می‌خواستم بگویم بیا نشان بدهیم مرام‌مان کوفی نیست...


میخواستم بگویم این فرش قرمزی که زیر پای‌مان است از خون شهداست....


راستش را بخواهی, خیلی چیزها می‌خواستم بگویم, اما دیدم تو بهتر از من تمام اینها را میدانی.


تو خودت خوب میدانی که اگر از انقلاب به آزادی نرسیم, تمام راه‌های دیگر بن بست می‌شود.


چند روز دیگر بین جمعیت نام فدک را که دیدی با ما همراه شو, تا یادمان بماند نامی هم اگر داریم از خدمت به شهداست.



«برای همراهی با گروه فرهنگی خادمین شهدا-فدک در راهپیمایی 22 بهمن راس ساعت 9 صبح جلوی مترو توحید حضور یابید.


فدک قطعه ای از بهشت

جمعی از پرسنل نیروی هوایی با انجام رژه و خواندن سرود در مقابل حضرت امام، با حرکت اسلامی مردم ایران و رهبری نهضت اعلام همبستگی کردند.

ستاد ارتش، عکس روزنامه کیهان مبنی بر رژه افسران نیروی هوایی در مقابل حضرت امام را تکذیب کرد.
 
خبرنگار لس‌آنجلس تایمز، در تیراندازی‌های خیابان فرح‌آباد ژاله (شهدا) بر اثر تیراندازی گارد، کشته شد.
 
امام خمینی طی نطق کوتاهی که از شبکه تلویزیونی کارکنان اعتصابی رادیو و تلویزیون بطور مستقیم پخش ‌شد، ضمن آرزوی موفقیت برای کارکنان رسانه‌های جمعی فرمودند: «دستگاه‌هایی در این قسمت بوده و هست که بایستی در خدمت مردم می‌بودند. ولی رژیم غاصب از آن‌ها در راه هدف‌های نامشروع استفاده کرده است.»

خانواده افسران بازداشتی نیروی هوایی، همچنان با ادامه تحصن، تهدید به اعتصاب غذا کردند.

شریف امامی که از طرف دادستانی ممنوع‌الخروج شده بود، از کشور گریخت.

قره باغی ارتش را از دخالت در سیاست برحذر داشت.


منبع: کتاب روزهای حماسه و نور
نویسنده معصومه مرادپور آرانی


فدک قطعه ای از بهشت