فدک

فدک تکه ای از بهشت

فدک

فدک تکه ای از بهشت

فدک

« قدمی کوچک برای خدمت به شهدای گمنام »
وعــده مـا ، پنجشنبــه‌ها از ساعت 14 الی 18
خواهران قطعه 44 و برادران قطعه 50 بهشـت زهـرا (س)...

برای عضویت در سامانه پیامکی، عدد 13 را به همراه نام و نام خانوادگی به شماره
30004980145211 ارسال نمایید.

گروه فرهنگی خادمین شهدای گمنـام- فــدک

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قطعه 44» ثبت شده است

می آییم...

مانند تمام هفته های گذشته...

اما اینبار به نیت آنکه واسطه شوید در محضر خداوند تا پایان قصه مان را سرخ بنویسد, شبیه شما...

وعده ما فردا, از ساعت ۱۴ الی ۱۸

خواهران قطعه ۴۴ 

برادران قطعه ۵۰


فدک قطعه ای از بهشت

فدک قطعه ای از بهشت

فدک قطعه ای از بهشت

دلی که اسیر شود ، دیگر اختیارش دست خودش نیست

مرغ دل من مدام در آسمان یادتان پرواز می کند


و گِرد بام شما بال و پر می زند..


اسیر شما شده... آب و دانه اش داده اید و نمک گیرش کرده اید...

من از شما یک آسمان می خواهم به وسعت نگاهِ مهربانتان...می شود مرا هم آسمانی کنید...؟


وعده ما پنجشنبه ها ساعت ۱۴ تا ۱۸ 

خواهران قطعه ۴۴ برادران قطعه ۵۰


فدک قطعه ای از بهشت

اولین قدم را که می‌گذارم و وارد می‌شوم، تفاوت را احساس می‌کنم حتی با یک وجب قبلش...


اینجا همہ چیز برایم مفهوم دیگری دارد، فرق می‌کند...


اینجا بهشت روے زمین است... و بالا‌ترین درجہ این بهشت براے من جایے است کہ از هیچ کس نام و نشانے باقی نمانده و همہ یکسان‌اند...


گویی همہ گم شده‌اند تا من و تو پیدا شویم...


قطعہ ۴۴ را می‌گویم...


نمی‌توانم اینجا را با قبرستان مقایسه کنم...


سکوت قبرستان مرا بہ وحشت می‌اندازد و اینجا آرامم می‌کند...


مگر سکوت با سکوت فرق می‌کند؟؟


پاسخی برای سوالاتم ندارم، فقط این را می‌دانم که:


رشتہ‌ای بر گردنم افکنده دوست..
می‌کشد هرجا کہ خاطر خواه اوست...


فدک قطعه ای از بهشت

خورشید پنجشنبه که غروب می‌کند، چیزی در دلم فرو می‌ریزد...


انگار دست‌هایی آلودگی‌هایم را پاک کرده‌اند و من طاهر شده‌ام، ترس دارد شروع دوباره...


من هر پنجشنبه را به شوق اینکه بهتر شروع خواهم کرد‌، آغاز می‌کنم...


امروز هم در میانه غبارروبی این سنگ‌ها، وقت آبیاری گل‌ها، هنگام پررنگ کردن نوشته‌های روی مزارتان، حتی موقع خواندن زیارت عاشورا، تمام اندیشه‌ام این بود که چقدر همه‌مان پاک‌تر شده‌ایم درست مثل این سنگ‌های سپید...


گزارش کار امروزمان، پاک کردن دل‌هامان است که کاش تا هفته بعد، غبار غفلت نپوشانده باشدش...




فدک قطعه ای از بهشت

این هفته بچه‌های فدک دعوت شده بودند به نیم نگاهی تفکر از جنس عمار...


این هفته چشم‌هامان میزبان تصویرهایی بود که دغدغه را فریاد می‌کردند...


اگر خواستی حتی یکی از مستندهای کوتاه عمار را ببینی، در پس زمینه ذهنت، شکوه راهپیمایی ۲۲ بهمن را نگه دار...


در چشمهات هم عکس سنگ مزار شهید گمنام باشد و در گلوت بغضی برای این همه خون؛ راستش را که بخواهی، پخش فیلم‌های عمار بهترین اتفاق این هفته بود و پخش مستند زهرای بابا، بهترین بخش این اتفاق.


هنوز با خودم فکر می‌کنم، این همه خون ریخته برای آبیاری ذهن‌هامان را چطور پاسخ می‌دهیم اگر با دست دوستی به تبر داده باشبم؟


اگر اشک کاسه چشمت را پر کرد، اگر دلت لحظه‌ای لرزید، یادت نرود حتی همین مجال برای گریه را مدیون این خون‌ها هستیم.


از شما چه پنهان، زیارتعاشورامان را زیر باران خواندیم و در دلمان زمزمه کردیم «با توام آی حضرت باران، ظهر روز دهم کجا بودی؟»


جای همه‌تان خالی، این هفته بیشتر اندیشیدیم به برکت نگاه‌هایی که هنوز که هنوز است غروب‌های پنجشنبه بدرقه‌مان می‌کنند...




فدک قطعه ای از بهشت

این قصه زپهنای فلک می گذرد...

چون لشگر خوبان که ز شک می گذرد...

این قصه پنج شنبه یادت نرود...

چون راه بهشت از فدک می گذرد...


فدک قطعه ای از بهشت

هیچ وقت عکست تمیز نبود! آخر می‌دانی؟! روی شیشه عکس قاب شده‌ات رد دستی همیشه نقاشی شده بود، دست مادری که بر سر پسر کوچکش کشیده می‌شد...


این بار هم که مادر آمد سلامی دهد و دستی بکشد شرمنده شد! چراکه روی رد دست‌ها جای لبهایی باقی مانده بود... هنوز عادتت سر جایش بود، دست مادر را بوسیده بودی...




فدک قطعه ای از بهشت

چه زود می‌گذرد از بس شیرین است، انگار همین دیروز بود اما حالا 5 ماه از حضورمان در فدک می‌گذرد...


این هفته هم به عهد خود پایبند بودیم و برای خاکی شدن و پاک شدن به بهشت رفتیم...


آقایان برای غبارروبی به قطعه 28 رفتند و با همت‌شان قبور شهدا، برای ترمیم رنگ آماده سازی شد...


گل‌های قطعه 44 نیز به همت بانوان آبیاری شدند و همچنین غبار غربت را از شهدای گمنام برگرفتند...



مادر شهیدی که طی چند هفته از دور شاهد فعالیت فدکی‌ها بودند، داوطلبانه به جمع بانوان فدکی آمدند و از شهیدشان گفتند و از فعالیت فدکی‌ها ابراز خوشحالی و برای موفقیت‌شان دعا کردند...



همچنین جلسه‌ای در خصوص فعالیت کارگروه‌های فدک برگزار شد که در پی آن مراسم پرفیض زیارت عاشورا به همراه مداحی با معنویت ویژه‌ای برگزار شد...


جای خوشحالی‌ ست که این هفته هنرمند عزیز آقای قاسم عوض بیگی در جمع فدکی‌ها حاضر شدند و دوستان جدیدی نیز به فدک پیوستند که ان شاءالله با شهدا مأجور باشند...



فدک قطعه ای از بهشت

بی‌اغراق، اگر از آسمان سنگ هم ببارد، ما از راه‌مان و هدف‌مان عقب نشینی نمی‌کنیم...


این هفته زیر قطرات جانبخش باران، غبار از مزار_شهدا رُفتیم، تا غبار غفلت نپوشاند چشم‌هامان را.


این هفته نیز فدکی‌ها باز هم خادم شدند اما این‌بار خادم شهدای قطعه_۲۷ گلزار_شهدا...


فدکیان زیارت_عاشوراشان را نیز کنار مزار مطهر شهدای قطعه ۲۸ خواندند تا شاید آن‌ها نیز در هنگامهٔ طواف شش_گوشه ما را یاد کنند...


این هفته میهمان عزیزی هم داشتیم، کسی که هم میزبان بود و هم میهمان. فرزند ارشد شهید_سردار_سوداگر در میان بچه‌های فدک حضور یافت و برایشان آرزوی موفقیت کرد.


همچنین خواهران فدکی به زیارت بانوی شهیده پروین فرخی آمند رفتند تا این شهیده الگویی باشد برای انتخاب صراط_مستقیم...


ان شاالله که تلاش این هفته نیز مورد قبول خداوند و رضایت شهدا قرار گرفته باشد...


فدک قطعه ای از بهشت

و تا ابد به آنان که پلاک‌شان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی‌نشان بمانند مدیونیم...!!!


وعده همیشگی ما پنج‌شنبه‌ها ساعت 11 الی 17 قطعه 44 بهشت زهرا سلام‌الله علیها، گلزار شهدا، فدک تکه‌ای از بهشت


گروه فرهنگی خادمین شهدا- فدک


اینستاگرام فدک: fadak.44


پیج فدک تکه‌ای از بهشت در فیس: facebook.com/fadak44



فدک قطعه ای از بهشت

خبرنگار جنگ که باشی، تفاوت مرگ و شهادت را بهتر می‌فهمی... بهتر می‌فهمی معنی گمنام برگشتن را...


برای تو که لابد جنگ را از نزدیک حس کرده‌ای، چشم انتظار بودن قابل لمس‌تر است...


چقدر درد داشته برایت راه رفتن میان مزار این شهدا... اما راستش ما همه شادیم از اینکه آمدی و با هم بر سر سفره این شهدا نشستیم...


حالا هر هفته که تو نیستی، هر هفته که بین آتش و خون برای آگاهی انسان تلاش می‌کنی، جایت را خالی می کنیم بر سر این سفره، باشد که دعای این شهدا از هر گزندی محافظتت کند حسن شمشادی عزیز...



گفتنی است، این هفته فدک میزبان خبرنگار مجاهد حسن شمشادی بود که در همین راستا وی از اقدامات گروه فدک تقدیر و حمایت کرد و در شبکه‌های اجتماعی‌اش از حضورش در بین گروه فرهنگی خادمین شهدا(فدک) گفت و ابراز خوشحالی کرد.


فدک قطعه ای از بهشت

بچه حزب‌اللهی‌ها را جدای از محاسن و تیپ ظاهری‌شان، گریه بر مصائب آل‌الله معرفی می‌کنند. بخواهیم یا نه، من و توی مذهبی با اشک‌هامان (هرچند که به حق هم ریخته می‌شوند)‌گاه در نظر دیگرانی که نگرش متفاوتی دارند، دل‌مرده و افسرده جلوه کرده‌ایم. اما واقعیت خیلی فرق دارد با این فکر‌ها. این حقیقت را حالا که ماه عزای اهل بیت تمام شده؛ حالا که توشه اشک‌هامان را لبریز کرده‌ایم از نام حسین علیه‌السلام، بهتر می‌شود فهمید.



نمونه‌اش را ما بچه‌های فدک می‌توانیم با کارهایی که انجام می‌دهیم به دیگران نشان دهیم. اینکه ما هر پنج‌شنبه میهمان شهدای گمنام قطعه ۴۴ بهشت زهرا سلام‌الله علیها می‌شویم تا دور از این هوای آلوده کمی هوای بهشت را نفس بکشیم.


این مقدمه‌ای بود تا با شرح فعالیت خودمان هم ثابت کنم خنده و شادی هیچ منافاتی با حزب‌اللهی بودن ندارد چراکه وقتی ما با عشق در این مسیر گام برداشتیم و کار خود را آغاز کردیم، هدف‌های والایی را در ذهن و رفتارمان می‌پرورانیم. خود می‌دانیم که کارمان برگرفته از نشاط است نشاط معنوی که در قلب‌ها ماندگار بوده و آرامشی پایدار در ما ایجاد می‌کند... ما هنوز یادمان نرفته که اگر امروز به راحتی نفس می‌کشیم مدیون خون‌هایی هستیم که ریخته شدند.


آری مزار شهید شناخته شده‌ای را اگر بشویی، نزدیکان و بستگانش هم خوشحال می‌شوند و هم از تو تشکر می‌کنند، اینجا اما شهیدان گمنامند. دست به مزارشان که می‌کشی مادری نیست که با لبخند بدرقه‌ات کند دست‌هایت را... اما لابد این شهیدان عزیزترند نزد عزیزان خدا که به زودی، که وقتی انتظارش را نداری دعوت می‌شوی به بارگاه بانویی از سلاله لطف و کرم...


چه دلنشین است اولین اردوی فدکیان میهمانی در محضر حضرت معصومه سلام‌الله علیها بود تا غبار این چند هفته فدک را کنار ضریح این بانوی بزرگ بتکانیم تا مبادا نعمت غباروبی این مزار‌ها را از دست بدهیم...




آه چه زود گذشت این میهمانی... انگار نه انگار چند روز از سفرمان می‌گذرد... انگار همین امروز از زیارت برگشتیم... یادش بخیر پس از زیارت حضرت معصومه سلام‌الله علیها میهمان شهدای شهر قم بودیم هر چند آنقدر وقت نداشتیم تا غبار غفلت‌مان را از روی مزار این شهیدان نیز پاک کنیم... اما دل‌هامان را جا گذاشتیم کنارشان...


ما چشم‌هامان را دوخته‌ایم به ستاره‌های روشنی که نوید صبح را می‌دهند... یادش بخیر همین پنج‌شنبه‌ای که گذشت در مسجد جمکران ما فدکیان به نیابت از شهدا نماز امام حاضر را خواندیم تا یادمان نرود قرار است با همنشینی با شهدا منتظر «او» بودن را بیاموزیم...


ان شاءالله که مقبول خداوند قرار گرفته باشد...

فدک قطعه ای از بهشت

فــــــــــــــــــــــــــدک

                              تکه‌ای از بهشت....




وعده دیدار پنج‌شنبه‌ها؛ بهشت زهرا سلام الله علیها؛ قطعه 44؛ گلزار شهدا؛ شهدای گمنام...


فدک قطعه ای از بهشت

پنج‌شنبه که می‌شود بی‌تاب می‌شوم؛ دقیقه‌ها را می‌شمارم؛ چشم می‌دوزم به ساعت....


پنج‌شنبه که می‌شود به خودم قول‌های زیادی می‌دهم، به شما هم....


پنج‌شنبه که می‌شود خاکی‌ترین لباسم را می‌پوشم تا کمی شبیه شما باشم...


پنج‌شنبه‌ها خاک‌های مزارتان را می‌تکانم تا بوی شما را بگیرم....


پنج‌شنبه‌ها با خودم و دوستانم وعده می‌کنم تا به دیدار شما بیایم... به گلزارتان... به قطعه 44... به فدک...


وعده عاشقان پنج‌شنبه‌ها ساعت 11 الی 17 قطعه 44، گلزار شهدا


اینستاگرام گروه خادمین شهدا- فدک: fadak.44


پیج فدک در فیس بوک: facebook.com/fadak44




فدک قطعه ای از بهشت

در "گمنامی" هم مشترکیم ای "شهید"!


تو پلاکت را گم کرده‌ای و من هویتم را....


باز هم وعده دیدار فرا رسید و عاشقان و خادمان شهدا برای تجدید عهد و پیمان با شهدای عزیزشان به سرزمین عشق، گلزار شهدا قدم می‌گذارند...


میعادگاه ما هم‌چون هر هفته پنج‌شنبه 27 آذر از ساعت 11 الی 17 در قطعه 44 بهشت زهرا سلام الله علیها!





فدک قطعه ای از بهشت