معصومه یعنی عشق، یعنی استقامت
معصومه یعنی خواهر و دخت امامت
معصومه یعنی نور یعنی دل ربایی
معصومه یعنی فانی عشق خدایی
معصومه یعنی مغفرت یعنی عطوفت
معصومه یعنی لطف و احسان بینهایت
معصومه یعنی دختر خیر البریه
معصومه یعنی یاسی از نسل فریده
معصومه یعنی عمهٔ جود وکرامت
معصومه یعنی آسمانی از شهامت
معصومه یعنی شیر زن در بیشهٔ عشق
نخل بلندی از بن و از ریشهٔ عشق
معصومه یعنی یاس باغ آل عصمت
معصومه یعنی کعبهٔ آمال عصمت
معصومه یعنی با برادر تا شهادت
معصومه یعنی جان سپردن بین غربت
معصومه یعنی زینب ثانی زهرا
معصومه یعنی قلب طوفانی زهرا
وفات حضرت معصومه سلام الله علیها بر تمام شیعیان تسلیت باد
این پنجشنبه با همه پنجشنبهها فرق داشت.
باورت بشود یا نه، این هفته فدک بیش از هر وقت دیگری بوی زندگی میداد.
این پنجشنبه دو عاشق، آن همه شهید سفید پوش را شاهد خطبه عقدشان کردند.
این پنجشنبه به یمن میلاد ابالمهدی، شیرینیهای تبرکی را تزیین کردیم و همه محبتمان به آل الله را کنارشان گذاشتیم تا به دست هر کس که میرسد، نشانه عشق و امید باشد.
این پنجشنبه دوستان زیادی برای بار نخست و ان شاالله همیشه، همراهمان شدند که شور و شیداییشان، هوا را پر کرده بود ازهیجان.
این پنج شنبه همه چیز با قبل و حتی با آینده فرق داشت.
این پنجشنبه اگر گوش جانت را باز میکردی، صدای پای مردی را میشنیدی که آمده بود تا شادباش یاران صدیقش را بشنود...
این پنجشنبه حال همهمان خوبتر بود، حتی گلها هم امروز بهتر بود...
چه زود میگذرد از بس شیرین است، انگار همین دیروز بود اما حالا 5 ماه از حضورمان در فدک میگذرد...
این هفته هم به عهد خود پایبند بودیم و برای خاکی شدن و پاک شدن به بهشت رفتیم...
آقایان برای غبارروبی به قطعه 28 رفتند و با همتشان قبور شهدا، برای ترمیم رنگ آماده سازی شد...
گلهای قطعه 44 نیز به همت بانوان آبیاری شدند و همچنین غبار غربت را از شهدای گمنام برگرفتند...
مادر شهیدی که طی چند هفته از دور شاهد فعالیت فدکیها بودند، داوطلبانه به جمع بانوان فدکی آمدند و از شهیدشان گفتند و از فعالیت فدکیها ابراز خوشحالی و برای موفقیتشان دعا کردند...
همچنین جلسهای در خصوص فعالیت کارگروههای فدک برگزار شد که در پی آن مراسم پرفیض زیارت عاشورا به همراه مداحی با معنویت ویژهای برگزار شد...
جای خوشحالی ست که این هفته هنرمند عزیز آقای قاسم عوض بیگی در جمع فدکیها حاضر شدند و دوستان جدیدی نیز به فدک پیوستند که ان شاءالله با شهدا مأجور باشند...
آزادی بیان دارند، البته با ادبیات خاص خودشان! آزادی بیان و حقوق بشر، حیف و میل میشوند اگر کسی نگاه چپ کند به عاملان!
پیامبری را به سخره میگیرند که پیروانش، از فرط رأفت، حتی تاب سر بریدن خروسی را نداشتند. همین قلبهای رقیق، پر پر زدن رفقا را در آغوششان به تماشا مینشستند، اما محض دفاع از انقلابی که اصلا بوجود آمد برای احیای دین خاتم، پناه میبردند به خدا و چنگ میزدند به دامان همین مرد رحمة للعالمین.
و حالا، حق یک میلیارد و اندی مسلمان نیست که به خروش آیند؟ میشود ساکت بود؟
دنیا باید بداند مسلمان، سکوت نمیکند، غیور است!
اگر دیروز خون داد، امروز هم ابایی نیست! باید بشناسد خط قرمزها را!
تجمع کردند، تا دنیا پنبهها را از گوشش بیرون بیاورد. تا بداند داعش هیچ ربطی به اسلام ندارد و اصلا امت اسلام، خود زخمی تروریسم جهانیست!
تا دولت فرانسه بداند چه داغی بر دل پیروان محمد (ص) گذاشته است... تهران بشود یک تکه از این اقیانوس خروشان و خادمان فدکی شهدا هم، یک قطره. حل شوند در این موج غیرت. قدمهایشان همراه مردم حاضر در تجمع، که فریاد بکشند عاشق محمد (ص) ند و بیزار از معاندانش..
آنچه که مهم است، حفظ راه شهداست؛ یعنی پاسداری از خون شهدا. این، وظیفه اوّلِ ماست. در قبال شهدا، همه هم موظّفیم. نه این که بعضی وظیفه دارند و بعضی ندارند. البته کسانی که مسؤولیتی دارند و شانههای آنها زیر بار مسؤولیتهای بزرگ یا کوچک قرار گرفته است، وظیفه بیشتری دارند.
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از خانوادههای شهدا در 27 اردیبهشت 76
خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس، از میان همهٔ تصویرهای آن
روزها یکی را که از همهٔ آنها در ذهنش پر رنگتر است، اینچنین روایت
میکند:
یادم میآید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که ازبیمارستانهای صحرایی هم مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل میکردند. اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود. در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود. رگهایش پاره پاره شده بود و با اینکه سعی کرده بودند زخمهایش را ببندند، ولی خونریزی شدیدی داشت. مجروحین را یکی یکی به اتاق عمل میبردیم و منتظر میماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم.
وقتی که دکتر اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای جراحی آمادهاش کنم. من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحتتر بتوانم مجروح را جابه جا کنم.
همان
موقع که داشتم از کنار او رد میشدم تا بروم توی اتاق و چادرم را
دربیاورم، مجروح که چند دقیقهای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم
را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من میروم که تو چادرت را در
نیاوری، ما برای این چادر میرویم... چادرم در مشتش بود که شهید شد.
از آن به بعد در بدترین و سختترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم...
دلمان به خاکی شدن با شهدا عادت کرده...
به
لطف شهدا این هفته هم خادمین طبق روال قبل مشغول به انجام وظیفه شدند و
کاشت تعداد صد شاخه گل و همچنین ادامه ترمیم رنگ از اقداماتی بود که صورت
گرفت...
دوستان جدیدی به گروه اضافه شدند که ضمن خیر مقدم و خوش آمد از تلاش و زحماتشون تشکر میشه و ان شاءالله با شهدا مأجور بشن...
جلسه
توجیهی در خصوص کار گروهها و نحوه انجام کار باعث شد تا بعد از این فدک
به مرحله دوم اجرای طرح نزدیک بشه و خداروشکر با استقبال خوبی از سوی
اعضاء مواجه شد...
بیاغراق، اگر از آسمان سنگ هم ببارد، ما از راهمان و هدفمان عقب نشینی نمیکنیم...
این هفته زیر قطرات جانبخش باران، غبار از مزار_شهدا رُفتیم، تا غبار غفلت نپوشاند چشمهامان را.
این هفته نیز فدکیها باز هم خادم شدند اما اینبار خادم شهدای قطعه_۲۷ گلزار_شهدا...
فدکیان زیارت_عاشوراشان را نیز کنار مزار مطهر شهدای قطعه ۲۸ خواندند تا شاید آنها نیز در هنگامهٔ طواف شش_گوشه ما را یاد کنند...
این
هفته میهمان عزیزی هم داشتیم، کسی که هم میزبان بود و هم میهمان. فرزند
ارشد شهید_سردار_سوداگر در میان بچههای فدک حضور یافت و برایشان آرزوی
موفقیت کرد.
همچنین خواهران فدکی به زیارت بانوی شهیده پروین فرخی آمند رفتند تا این شهیده الگویی باشد برای انتخاب صراط_مستقیم...
ان شاالله که تلاش این هفته نیز مورد قبول خداوند و رضایت شهدا قرار گرفته باشد...
ما حرفهای مشترک زیادی داریم با هم، درست مثل روزهای گذشته...
روزهای آتش و خون، روزهای دفاع کنار هم بودیم تا حتی یک وجب از خاکمان
هم به تاراج نرود؛ نه اینکه خاک مهم باشد نه اما خاک جمهوری اسلامی است که
ارزش دارد و هر کجا که جمهوری اسلامی حکومت کند قطعا خاک آن مقدس است...
حالا هم جنگ است مهربان، حالا هم شب و روز دارند به اعتقاداتمان حمله میکنند.
بیا امروز هم شیعه و سنی کنار هم از این خاک و از این دین دفاع کنیم.
هفته وحدت بر تمام مسلمین جهان مبارک
و تا ابد به آنان که پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بینشان بمانند مدیونیم...!!!
وعده همیشگی ما پنجشنبهها ساعت 11 الی 17 قطعه 44 بهشت زهرا سلامالله علیها، گلزار شهدا، فدک تکهای از بهشت
گروه فرهنگی خادمین شهدا- فدک
اینستاگرام فدک: fadak.44
پیج فدک تکهای از بهشت در فیس: facebook.com/fadak44